قسمتی از مقاله طلبه پایه سوم مدرسه علمیه حضرت رقیه (س) برازخان آمنه عبد الهی با عنوان ساده زیستی مسئولان و پرهیز از اشرافی گری
هرگاه امامی حکومت را به دست گرفت و به رهبری پرداخت، اصل زندگی او «سادهزیستی» بوده ولی اگر از حکومت برکنار بوده، زندگی متوسط بوده است. آنها هرگز زندگی مرفه و تجملاتی را انتخاب نکردهاند. بنابراین چگونگی زندگی کردنشان را میتوان اینگونه تقسیم کرد:
1- ساده زیستن، در هنگام حکومتداری
2- ساده زیستن، هنگام کنارهگیری از حکومت در وضعیتی که اکثر مردم فقیر باشند.
3- زندگی متوسط، در وضعی که اقتصاد جامعه در سطح بالا بود (هنگام کنارهگیری از حکومت)
4- دوری از زندگی مرفه و تجملات در هر حال
زهد و پارسایی به معنای پشت پا زدن به دنیا و دوری از مواهب آن نیست؛ بلکه به معنای اسیر نشدن و عدم دلبستگی به زرق و برق دنیا و عبودیت و دلبستگی به امور معنوی و تقرب به خدا است. بنابراین، منافاتی ندارد که انسان دارای زندگی متوسط باشد اما در همان حال زاهدترین افراد باشد.
شیوهی زندگی امامان شیعه این بود که اسیر دنیا و دلبسته به آن نبودند و در هر وضعی این روحیه را با کمال قدرت حفظ نمودند، اما در همان حال از مواهب دنیا استفاده میکردند.
پدیده اشرافیت و تجمل گرایی، یکی از مواردی است که آسیبهای اقتصادی گستردهای در پی دارد و به همین دلیل در قرآن کریم و در دین مبین اسلام به شدت نهی شده است.
قطعاً اشرافیت و تجملگرایی را میتوان یکی از منابع فساد اقتصادی در کشور و دامن زدن به پدیده شوم مصرفگرایی دانست. ایمان به خداوند و لوازم عملی آن و انجام عمل صالح، با روحیه اشرافیگری و خوشگذرانی سازگار نیست همچنان که روحیه اشرافی گری با خلاقیت و نوآوری، تلاش برای خودکفایی کشور و برداشتن گام عملی برای تحقق اقتصاد مقاومتی، پرهیز از مصرف کالاهای لوکس وارداتی و مانند آن سازگاری نداشته و نخواهد داشت.
خیانتی بالاتر از اشرافیت و تجملگرایی موجب رکود و تنزل سرمایه بزرگ اجتماعی و موجب تنزل رشد و تعالی کشور شده است. روحیه و بینش خاصی که گروه اشرافی در هر پست و مقام و هر طبقهای دارند، روحیهی خوشگذرانی و راحتطلبی است که با اشتغال، خلاقیت و نوآوری مخالف است و به مصرف دامن میزند و جایی برای درآمد حلال و رزق کریم قرآنی باقی نمی ماند.